پیام شهید:
اخلاص را رعایت کنید و سعی کنید مشکلات را برطرف نمائید نه اینکه خود را از معرکه کنار بکشید، در صحنه های انقلاب ثابت قدم و استوار باقی بمانید زیرا کناره گرفتن شما و گوشه نشینی اختیار کردن خیانت به خون شهیدان است.
----------------------------------------------------------
مادر شهید:
خواب دیدم گفت مامان تو مهمان داری همین سفره که گذاشته بود من همزمان سر سفره خواب رفتم آمد بچه را ازبغلم گرفت بچه را بده به من تو مهمان داری گفتم تو ناهار خوردی حال نمی دانم ایشان شهید شده. گفتم ناهار خوردی گفت الان مهمان برود من ناهار می خورم. از خواب بلند شدم دیدم پسرم کجاست. پدرش را صدا زدم میگم الان بچه ام اینجا بود الان به من گفت شما مهمان دارید. بعد از دقیقه دیدم 3 تا موتورسوار دم در ما ایستاده ان پدرش رفت دم در دید 3 تا مهمان داریم امده اند خانه پذیرایی کردیم یک عدد پتو برای من آوردند من گرفتم بالای سر خود گذاشتم . پسرم گفت مامان
* چند روز قبل از اینکه جنازه او را بیاورند یک شب خواب دیدم که او تیر خورد پای او نیست. شهید را آموردند در منزل عمو اسماعیل به من گفت که پسرت شهید شده تیر خورده من گفتم مسئله ای نیست عیب ندارد افتخار می کنم در حین خواب سرو صدا را انداختم همه امدند گفتند چه خبر است گفتم خواب دیدم. فردای آنروز داخل آژانس بودم دلم آتیش بود خبر از شهادت بچه ام ندارم دیدم منزل عمو اسماعیل شلوغ است هر چه خواب دیدم عینا دارم می بینم که شنیدم که پسرم شهید شده است.
برادر شهید:
یک شب خواب دیدم که چند نفر در قصر زندگی می کنند و او هم داخل قصر است3 الی 4 نفرمرا به آنجا می برندیکی از خانواده شهید مرا برد به آنجا پیش شهدا دیدم برادرم به من می گوید که غصه مرا نخورید جای ما خوب استشما باید در دنیا کار خوب و نیک انجام بدهید تا در جهان آخرت در پیش ما باشید